سلام مریم گلی عزیز چه عجب نازنینم چه شد که به یاد این شاعر مجنون دربدر وآوارهافتادی آنقدر از روزگار تیپاخورده واز مدعیان عشق، ریا وچفا وبیصفتی دیده وضربه خوردهام که دیگر به تنها همدم ومونس تنهایی ام یعنی سایه ی بیگناه وصامتم هم اعتماد ندارم به خودم هم اعتماد ندارم میترسم مثل همسفر م یا مانندبانوی شعرم با من آن کنندکه نباید وبرسرم آورند آنچه نشاید. مریم عزیزم درین دمدمهدهای غروب زندگی ام برایت آرزوی سعادت وعاقبت بخیری دارم فراموشم مکن حمید اعتماد ندارم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ تفریحی و سرگرمی جذابستان ویلم وبلاگ شخصی یاشا محمدی رفیع چشم انتظارم jaspergaqq4 blog دوربین هایک ویژن ماشینهای ساختمان و راه سازی چشم انتظارم معرفی انواع حافظه و حافظه جانبی لپ تاپ، گوشی موبایل، تبلت